توضیحات
- نفحات نفت
- جستاری در فرهنگ نفتی و مدیریت دولتی
- رضا امیرخانی
- نشر افق
نفحات نفت؛ جستاری است که به فرهنگ نفتی و مدیریت دولتی مسئلهی نفت و تاثیر آن بر اقتصاد، سیاست و فرهنگ مردم ایران میپردازد. رضا اميرخانی در این کتاب با زبانی طنزآمیز و نگاهی انتقادی، رابطهی اقتصاد مبتنی بر نفت و مدیریت دولتی متکی به درآمد نفت را بررسی میکند. او با شرح برخی از دردسرهای نفت و مدیریت دولتی آن مثل بیکاری، کاهش رونق بازار داخلی و قاچاق برای مخاطب درد و دل میکند. امیرخانی با ذکر مثالهای مختلف مثل وضعیت خودروسازی در ایران، دانشگاههای نفتی، ادبیات و سینما و هنر نفتی، ورزش نفتی، احزاب سیاسی نفتی، مدیران نفتی و در یك كلام دولت نفتی از تاثیر مخرب وابستگی به نفت سخن میگوید.
هر وقت مسئلهی نفت و بودجهی حاصل از فروش آن به میان میآید، ایرانیان از خود میپرسند که چرا مردم بعضی کشورها با وجود منابع طبیعی بسیار از جمله سنگ، گاز و نفت بهجای داشتن یک زندگی مرفه و آسوده همچنان درگیر فقر هستند؟ کتاب نفحات نفت بیشتر از آنکه به دنبال تغییر شیوهی مدیریتی مسئولان حال حاضر باشد، به آینده چشم دوخته است. نویسنده، خوانندگان کتاب خود را برادران کوچکتری میداند که هنوز وارد بازار کار نشدهاند و از وضعیت آن خبر ندارند. امیرخانی امید دارد که نسل جوان با شناخت وضعیت امروز جامعه و وابستگی کشور به نفت تلاش کنند تا شرایط کارآفرینی بدون نفت را برای آیندهی ایران به ارمغان بیاورند.
در دهمین دورهی جایزهی ادبی جلال، نفحات نفت رضا امیرخانی (تک نگاری در باب فرهنگ نفتی و مدیریت دولتی) با عنوان «یک دهه ادبیات اقتصادی و پیامدهای اجتماعی کار» مورد بررسی قرار گرفته و به عنوان اثر برگزیده معرفی شد.
این کتاب در 229 صفحه به چاپ رسیده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
اول انقلاب بود. گفتند جنگ است و باید کالاها را به سهمیه به مردم بدهیم و نیازهای ضروری مردم را تامین کنیم و … استدلالی که هنوز هم به نظر بعضی درست میآید. نتیجهاش شد ستاد تهیه و توزیع کالا درست کردن در وزارت بازرگانی تا از دمپایی تا دربازکن را با کوپن و دفترچهی بسیج به مردم بدهیم. این مسیر کج باعث شد تا اقتصاد تکمحصولی ایران، شدیدا دولتی شود.
فقیر و غنی بایستی در صف میایستادند تا شیر سهمیهای یارانهای بگیرند و تخم مرغ به نفرات بخرند و پنیر کوپنی بگیرند و… همین در صف ایستادن هم بزرگترین نشانهی عدالت بود دیگر… معمران خوب به خاطر دارند که در دههی شصت تقریبا کالای مصرفی روزمرهای نبود که مشمول سهمیه و یارانه نشده باشد. اگر نان بود که سهمیهای نبود، یارانهای بود و اگر تخممرغ بود که یارانهای نبود، سهمیهای بود و باقی مثل شیر، هم یارانهای بود و هم سهمیهای!
اما یک کالا بود، حسب اتفاق پرمصرف و مورد نیاز فقیر و غنی که هیچگاه سهمیهای نشد و یارانهای نیز نشد… چای… پروندهی چای ایران در آن دوره یکی از درخشانترین نمودهای بخش خصوصی است در میان تیرهگی وحشتناک سهلتی.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.