توضیحات
ایتالو کالوینو
ترجمه: پرویز شهدی
نشر چشمه
داستان این کتاب که در دوران شارلمانی اتفاق میافتد، روایتگر ماجرای شوالیهای زرهپوش به نام آژیلوف است. او که شوالیهای کمالگرا، درستکار و مومن است، زرهی سفیدرنگ را به عنوان پوشش خود به کار میبرد. او این زره را زمان دفاع از عفت یک زن باکره به دست آورده است. این شوالیه هیچ یک از خصوصیات انسانها مثل گرسنگی، تشنگی و عشق را ندارد و همین موضوع او را به یک شوالیهی منظم و حرفهای تبدیل میکند.
در داخل زره خالی آژیلوف تنها پژواک صدایی موجود است. با این وجود او از سر حسن نیت و ایمان به سپاه پادشاه مسیحی پیوسته است.
این کتاب در واقع رمانی از مجموعهی (نیاکان ما) اثر ایتالو کالوینو است. نوع نگارش کالوینو در این کتاب همانند دو کتاب دیگر این سهگانه ( ویکنت دونیم شده، بارون درختنشین) اغراقآمیز و خیال پردازانه است.
در این کتاب، نقش مهم و اصلی برای هدایت داستان را نمادها ایفا میکنند به طوری که حتی لقب آژیلوف هم نمادی است از تناقض میان آنچه باور داریم و آنچه که نیست.
این کتاب برای نخستین بار در سال 1959 به زبان ایتالیایی منتشر و در سال 1962 به زبان انگلیسی ترجمه شد.
در سال 1970 نیز فیلمی براساس این داستان ساخته شده است.
این کتاب در 175 صفحه به چاپ رسیده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
در پای حصار سرخفام پاریس، ارتش فرانسه استقرار یافته بود: قرار بود شارلمانی از اصیلزادگان دلاور سان ببیند. آنها درست از سهساعت پیش در هوای دمکرده و کمی ابری بعدازظهر یک روز آغاز تابستان انتظار آمدن او را داشتند. افراد در زرههای رزمیشان، انگار توی دیگی که روی آتش ملایمی گذاشته شده باشد، در حال پختن بودند. شاید هم در این صف تزلزلناپذیر شوالیهها، یکی از آنها تا به حال بیهوش شده و یا خیلی ساده به خواب رفته بود: ولی به هر حال زره پولادینشان همهی آنها را به یک حالت روی زین اسبهاشان شق و رق نگه داشته بود. ناگهان صدای شیپور سهبار در هوای ساکن طنین انداخت. پرهای کلاهخودها، انگار در معرض وزش بادی که از درزی به بیرون دمیده قرار گرفته باشد به حرکت درآمد. صدایی شبیه زمزمهی امواج دریا که تا آن موقع شنیده میشد ناگهان قطع شد. البته این زمزمه چیزی نبود جز صدای خروپف بعضی از جنگجویان که شکاف فلزی کلاهخودشان آن را خفیف میکرد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.