توضیحات
- چهل سالگی
- ناهید طباطبایی
- نشر چشمه
«چهل سالگی» روایتگر داستان زنی به نام آلاله است. او که در حال گذر از مرز جوانی به میانسالی است، در آستانهی چهلسالگی دچار دگرگونی و آشفتگی شده است. آلاله، در کنار همسر و فرزندش زندگی آرامی دارد و از موقعیت شغلی خود راضی است. او مسئول برگزاری کنسرت در تالاری بزرگ است و قرار است ارکستری برای اجرا از اروپا به ایران بیاید. آلاله متوجه میشود که رهبر ارکستر عشق دوران جوانیاش است و درگیر خاطرات جوانیاش میشود. آلاله با مرور گذشته بیش از پیش سرگشته و مردد میشود و خاطرات خوب جوانیاش در تعامل با زمان حال برایش کابوسهایی دلهرهآور میسازند.
نویسنده در این کتاب حسرتها، دلنگرانیها و سرخوردگیهای زنی امروزی و نسبتا خوشبخت را به تصویر میکشد و در خلال روایت خود به وضع جامعه در سالهای دههی هفتاد نیز میپردازد.
از این کتاب یک اثر سینمایی نیز اقتباس شده است.
این کتاب در 90 صفحه به چاپ رسیده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
صدای آلاله در آخرین کلمهها توی گلویش شکست و خانم شیرازی فهمید که او هم بغض کرده است و حتما برای همین هم بود که به بیرون نگاه میکرد. دلش میخواست از کار او سردربیاورد. همیشه آلاله به نظرش کمی عجیب میآمد. غم او هم خوشحالش میکرد و هم غصهاش میداد. خوشحال میشد چون میدید او هم علیرغم تمام خوشبختیاش، باز هم مثل او مشکلاتی دارد و غصه میخورد چون دوستش داشت. اما در وجود او حس کنجکاوی از همه چیز قویتر بود. او عاشق مسائل زندگی دیگران بود، بس که به مسائل خودش عادت کرده بود. بیشتر از هر چیز داستانهای عشق و ناکامی را دوست داشت چون خودش تنها یکبار آن هم در سالهایی خیلی دور عاشق شده بود. میخواست باز هم با آلاله حرف بزند اما دید که او فعلا حوصله حرف زدن ندارد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.