توضیحات
فردریش دورنمات
مترجم: س. محمود حسینیزاد
نشر ماهی
این کتاب در واقع روایتگر پاسخ ماتئی، بازرس سرشناس و در اوج موفقیت پلیس سوئیس است به درماندگی مادری که دخترک نهسالهاش قربانی هوسرانی قاتلی زنجیرهای شده است.
کارآگاه ماتئی با این که بیش از پنجاهسال ندارد در آستانهی بازنشستگی است. او کارآگاهی متکی به فکر و بسیار توانمند است و همکارانش آنچنان از توانایی وی در اعجابند که اسمش را گذاشتهاند (مات اتومات). در آخرین روز کاری ماتئی، گزارش میرسد که جسد مثلهشدهی دختر کوچکی در جنگل، نزدیک دهکدهای دورافتاده پیرامون زوریخ پیدا شده است.
او به مادر دخترک مقتول قول میدهد که قاتل فرزندش را تسلیم عدالت خواهد کرد و همین قول زندگیاش را زیرورو میکند.
کتاب قول با عنوان فرعی « فاتحهای بر رمان پلیسی» آخرین رمان پلیسی دورنمات، نمایشنامهنویس و رماننویس مشهور سوئیسی است که در سال 1957 ابتدا به صورت نمایشنامه و سپس کتاب منتشر شده است.
دورنمات برای نگارش «قول» در سال 1959 جایزهی تشویق نویسندگان سوئیس را دریافت کرده است.
این کتاب در 192 صفحه به چاپ رسیده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
ماتئی منتظر بود و منتظر. آنهماری دوستش داشت، در کنارش احساس رضایت میکرد؛ ماتئی فقط یکفکر در سر داشت، قاتل پیدایش بشود. هیچ چیز دیگری برایش اهمیت نداشت جز این اعتقاد که قاتل میآید. جز این امید، جز این حسرت، جز برآوردهشدن این انتظار. پیش خودش مجسم میکرد که مردی آمده، قوی، دستوپاچلفتی، با رفتار بچگانه، سرشار از مهربانی و شهوت قتل. مجسم میکرد که مرد چند بار در پمپ بنزین پیدایش میشود، با لحنی مهربان و لباس مهمانی به تن، یک کارمند بازنشستهی راهآهن مثلا، یا یک کارمند چندین و چندسالهی گمرک؛ مجسم میکرد که چهطور بچه گولش را میخورد، به تدریج، چهطور او به تعقیب آن دو در جنگل پشت پمپ بنزین میپردازد، خمشده، بیصدا، چهطور او سربزنگاه پیشدستی میکند و چهطور کار به درگیری شدید خونین بین آن دو نفر ختم میشود، به نقطهی نهایی، به آخر.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.