توضیحات
- فضیلتهای ناچیز
- ناتالیا گینزبورگ
- ترجمه: محسن ابراهیم
- نشر هرمس
فضیلتهای ناچیز شامل یازده داستان کوتاه است. این داستانها عبارتند از: زمستان در ابروتزو، کفشهای پاره، تصویر یک دوست، درود و دریغ برای انگلستان، خانهی وُلپه، او و من، فرزند انسان، حرفه ی من، سکوت، روابط انسانی و فضیلتهای ناچیز. بسیاری از داستانهای این مجموعه را به تسامح میشود داستان نامید. گینزبورگ در واقع دست به خطابه زده و تجربهی خود از زندگی را با اول شخص روایت میکند. داستان «روابط انسانی» مانند بازگویی خاطرات و شرح تجربیات یک زن سالخورده است و یا در داستان «فضیلتهای ناچیز» مانند یک روان شناسْ تربیت کودکان را مورد بحث قرار میدهد. این دید در داستانهای دیگر این مجموعه نیز تکرار شده است. کتاب «فضیلتهای ناچیز» سرشار از موضوعات انسانی پنهانی است که هر کدام از ما با خواندن آنها به درستیاش اذعان میکنیم.
ناتالیا گینزبورگ در سال ۱۹۱۶ در پالرمو ایتالیا به دنیا آمد و بیشتر دوران کودکی خود را در تورین گذراند. او از کودکی به شعر سرودن روی آورد و با ادبیات آشنا بود. اما توانایی ویژه او در داستاننویسی بود. به طوری که در هفده سالگی موفق شد داستانهای کوتاهش را در مجله سولاریا چاپ کند. او در نوشتهها و آثارش از روابط خانوادگی، فلسفه و سیاست حرف میزند.
تقریبا تمام آثار ناتالیا گینزبورگ که شامل رمان، داستان و مقاله است، به انگلیسی ترجمه شدهاند. او در نهایت در سال ۱۹۹۱ چشم از جهان فروبست.
این کتاب در ۱۲۰ صفحه به چاپ رسیده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
ما ساکت بوده ایم، به خاطر اعتراض و از سر خشم. ساکت بوده ایم تا به والدینمان بفهمانیم که کلمات سنگین آنان دیگر به درد ما نمی خورد. ما کلمات دیگری در کیسه داشتیم. ساکت بودیم، لبریز از اعتماد به کلمات تازهٔ خودمان. آن کلمات تازه مان را می بایست خرج کسانی می کردیم که آنها را می فهمیدند. از سکوت مان سرشار بودیم. اکنون از آن شرمساریم و اندوهگین و کم ارزشی آن را می فهمیم.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.