عطر خوش مرگ

38 هزار تومان

2 در انبار

شناسه محصول: atre khoshe marg دسته: , , برچسب: ,

توضیحات

  • عطر خوش مرگ
  • گی یرمو آریاگا خوردان
  • رمان
  • ترجمه: محمدرضا فرزاد
  • نشر چشمه

عطر خوش مرگ داستانی است سرشار از فریب و خشونت که با قتل یک دختر جوان در یک روستای کوچک مکزیکی آغاز می‌شود. اوایل صبحی در یک زمین خالی از سکنه، «رامون کاستانوس» با جسد دختر جوانی به نام «آدلا»، روبرو می‌شود که تاکنون تنها از دور او را می شناخته و ارتباطی با او نداشته است. در عرض یک ساعت، به اشتباه شایعه‌ی قتل معشوقه‌ی «رامون کاستانوس» در جای‌جای روستا پخش می‌شود. این شایعه همچون انبار باروتی که هر لحظه ممکن است منفجر شود، روستاییان خشمگین را تشنه‌ی انتقام کرده و آن‌ها به دنبال یافتن راه حلی سراغ یک کوچ‌نشین، ملقب به «کولی» می روند. خشونت بر خشونت تلنبار می‌شود و حالا رامون باید گذشته‌ای که وجود نداشته است را به یک واقعیت بی‌رحمانه گره بزند و مردانگی خود را با انتقام از سرنوشت ظالمانه‌ی آدلا اثبات کند.
نویسنده در این کتاب حومه‌ی شهر مکزیک را که در ظاهر شبیه به بسیاری از شهرهای دیگر است، به دقت توصیف می‌کند و مخاطب را با خود به دشت‌های سوزان حوالی مکزیک می‌برد. کشف جسد دختر، جرقه‌ی مجموعه‌ای از حوادث را در روستا رقم می‌زند که با دیگر رازها و احساسات اهالی روستا تلفیق می‌شود. توطئه‌ای پر کشمکش که مبتنی بر پویایی جوامع محدود، کوچک، سنتی و کوته‌فکرانه است. «آریاگا» در این رمان نشان می‌دهد که چگونه تفکرات بسته و سرخوردگی افراد ممکن است آن‌چنان بر دیگران تأثیر بگذارد که مسیر وقایع کل جامعه دچار تغییر شود.

گی یرمو آریاگا خوردان، نویسنده، فیلمنامه‌نویس و کارگردان مکزیکی در سیزده مارس 1958 متولد شد. از او سه رمان به‌نام‌های جوخه‌ی گیوتین، بوی خوش مرگ و شب بوفالو به‌علاوه‌ی یک مجموعه داستان کوتاه به‌نام رتورنو 201 منتشر شده است. او فیلمنامه‌هایی چون آمروس پروس، بیست‌ویک گرم، سه مراسم تدفین ملکیادس استرادا، بابل و دشت سوزان را در کارنامه‌ی خود دارد.

این کتاب در 170 صفحه به چاپ رسیده است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

تصویرها یک به یک روی هم می‌نشستند، آدلا در بلوزی سفید و دامنی زرد داشت از دکان او جعفری می‌خرید؛ آدلا در انتهای خیابان‌های روستا ناپدید می‌شد؛ آدلا، بی‌صدا، در سکوت مزرعه‌ی ذرت دراز کشیده بود. آدلای مقتوله، آدلای غرقه در خون، آدلایی که او در خون خود غرقه می‌ساخت. آدلای پیدا در چهره‌ی پدرش، در حزن مادرش. آدلا، آدلا، آدلا.

آدلایی را که بوییده بودش، آدلایی که گرییده بودش. آدلا، ترس از آدلا، عشق به آدلا. که بود این آدلا؟

 

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “عطر خوش مرگ”

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “عطر خوش مرگ”