توضیحات
- طرز تهیه‌ی تنهایی در آشپزخانه‌ی عشق
- یکتا کوپان
- ترجمه: مژده الفت
- نشر ماهی
مجموعه داستان «طرز تهیه‌ی تنهایی در آشپزخانه‌ی عشق» شامل ۱۰ داستان کوتاه است. یکتا کوپان در هر کدام از این داستان‌ها لحظات کوتاهی از زندگی یکی از شخصیت‌ها را به تصویر می‌کشد که هر کدام از آنها نمایندگان انسانِ معاصر تنهایی هستند که در دنیای درونی خود به دنبال چیزی می‌گردد. آنها اغلب آشفته‌اند، احساس تنهایی می‌کنند و برای مهار تشویش‌های درونی به‌دنبال تسکین بیرونی هستند. یکتا کوپان به‌خوبی توانسته است با به‌تصویرکشیدن زمان و مکانی محدود که خصیصه‌ی اصلی داستان کوتاه است، شخصیت‌های فراموش‌نشدنی خلق کند.
اولین داستان این مجموعه با عنوان «طرز تهیه تنهایی در آشپزخانه عشق» که عنوان کتاب نیز از روی همین داستان انتخاب شده، قصه‌ی روایت حضور چندساعته‌ی مردی در فرودگاه است. این داستان از زبان اول شخص یا همان شخصیت اصلی روایت می‌شود. مرد برای بدرقه‌ی یکی از دوستانش به فرودگاه می‌رود و در آنجا معشوق سابقش را می‌بیند که برای همیشه به همراه همسرش قصد مهاجرت به آمریکا را دارد. تمام داستان فلش‌بک‌های ذهنی نویسنده به گذشته و مرور خاطرات این رابطه‌ی دونفره است. مرد خوب می‌نویسد و همین مهارت او همیشه برای زن، دوست‌داشتنی و مورد تحسین بوده است. ادامه‌ی داستان تلاش‌های مرد در کافه‌ی فرودگاه برای نوشتن چند خط پشت چند کارت پستال است. این داستان اگرچه در ظاهر درون‌مایه‌ی عاشقانه دارد، اما خالی از نکته‌های ظریف روان‌شناسانه نیست. در این داستان مرد برای حل تعارضات درونی و ناتوانی‌اش در برقراری یک رابطه‌ی دونفره، مدام به تفتیش خودش می‌پردازد.
نکته‌ی جالب توجه در این مجموعه داستان، حضور پربسامد شخصیت‌هایی است که همگی نویسنده‌اند یا دستی به قلم دارند. در داستان «نقطه خروج»، روایت را مردی بر عهده دارد که در اثر زلزله زیر آوار مانده و نگران رمان نیمه‌تمامی است که مدت‌ها وقت خود را صرف آن کرده است. البته تمام ماجرای داستان به این نگرانی ختم نمی‌شود. او از وسواس خود به لمس اشیاء در دوران کودکی که تا همان لحظه هم رهایش نکرده، حرف می‌زند و از لابه‌لای مرور خاطرات از تقلایش برای نجات‌یافتن از رابطه‌ی زناشویی کم‌فروغ و رو به زوالش حرف می‌زند.
از دیگر مضامینی که توجه هر مخاطبی را نسبت به داستان‌های کوپان جلب می‌کند، موضوع «رابطه» است. یکتا کوپان در هر کدام از داستان‌هایش یکی از روابط مهمی را که همه انسان‌ها تجربه‌اش می‌کنند، به تصویر می‌کشد. او در یک داستان، وجهی از یک رابطه عاشقانه‌ی تمام‌شده را نشان‌مان می‌دهد؛ در داستانی دیگر روایتگر یک رابطه‌ی رو به زوال زناشویی است؛ در داستان بعدی‌اش از یک رابطه‌ی همکاری که منجر به دوستی عمیق می‌شود، صحبت می‌کند و دست‌آخر از رابطه‌ی پدر فرزندی نیز غافل نمی‌شود. برای مثال او در دومین داستانش با عنوان «جفت شش»، روایتگر دیدار پسری با پدرش در خانه‌ی سالمندان است و از خلال گفت‌وگوها و روایت‌های درونی پسر، ما را به جزئی‌ترین بخش‌های رابطه‌ی آنها، عشق‌های پنهان ابرازنشده‌ی پدر و فرزندی و حتی کینه‌های عمیقی که لابه‌لای ذهن شخصیت‌ها ماندگار شده است، نزدیک می‌کند.
مجموعه داستان «طرز تهیه تنهایی در آشپزخانه عشق» روایت آدم‌هایی تنها با تشویش‌های درونی عمیقی است که یا از پسِ یک رابطه برنیامده‌اند یا در مقابل عشق، واکنش مناسب نشان نداده و با انفعال خود رابطه را به انتها رسانده‌اند یا از حقیقت جا مانده‌اند. شخصیت داستان «سوارکار نقابدار» (داستان چهارم) مصداق عینی کسی است که سال‌های طولانی از حقیقت دور مانده و تازه در زمان تقسیم ارث و اموال درمی‌یابد که فرزند واقعی خانواده‌اش نبوده و سال‌های سال نام فرزند خوانده را بی‌‌آنکه خودش بداند و ببیند، روی پیشانی‌اش داشته است.
این کتاب در سال 2001 منتشر شد و در سال 2002 جایزه‌‌ی ادبی سعید فائیک را از آن خود کرد. کوپان جوایز ادبی هالدون تانر و یونس نادی را نیز در کارنامه دارد.
این کتاب در 160 صفحه به چاپ رسیده است.
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
در فرودگاه اثری از تنهایی به‌جا نمانده. شلوغی به روزی تازه سلام می‌دهد. کارت پستال‌های پیش رویم طوری روی میز پخش شده‌اند که گویی گواهی می‌دهند آنچه بر من گذشته کابوس نبوده است. وقتی به دستخطم نگاه می‌کنم و می‌فهمم دستم لرزیده، برج‌های درونم یکی‌یکی فرو می‌ریزد. یاد جمله‌ای می‌افتم که سال‌ها پیش در دفترم نوشته بودم: «مشکلترین بخش عشق دوست‌داشته‌شدن است.»… چقدر احمق بودم. مشکلترین بخش عشق این است که بتوانی خودت را کنار بگذاری تا بفهمی دوست داشته شده‌ای. انگار برای درک این موضوع باید بارها و بارها تنهایی‌ام را برای خودم می‌نوشتم. حالا دیگر می‌دانم عشقی را که نتوانسته‌ام به دیگری بدهم با نوشتن به دست نخواهم آورد، اما باز با آخرین امید و بدون نگاه کردن به تصویر روی کارت شروع می‌کنم به نوشتن: «فیگن عزیز…»
نقد و بررسی‌ها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.