توضیحات
- کتاب دانش خطرناک
- شرقشناسی و مصائب آن
- رابرت اروین
- ترجمه: محمد دهقانی
- نشر ماهی
عبارت شرقشناسی از قرنهای شانزدهم و هفدهم میلادی به دست کسانی چون گیوم پوستل، یاکو گولیوس و ادوارد پوکاک پدید آمده است. رابرت اروین در کتاب دانش خطرناک که در باب شرقشناسی و مصائب آن نوشته شده است، پاسخی منصفانه به کتاب شرقشناسی ادوارد سعید میدهد.
ادوارد سعید، نظریه پرداز ادبی، فعال سیاسی و استاد زبان انگلیسی و ادبیات تطبیقی در دانشگاه کلمبیا بود. او آثار بسیار مهمی از خود به جا گذاشت که شرقشناسی یکی از مشهورترینها است. او در این کتاب با دیدگاهی که متاثر از ایدئولوژی سیاسیاش بود، بیش از آنکه به شرقشناسی بپردازد، مشغول حمله به مبانی سیاسی و عقیدتی امپریالیسم بریتانیا و امریکا است.
اما این کتاب، دیدگاهی متفاوت را با آنچه ادوارد سعید مطرح کرده است، بیان میکند. اروین مبانی نظری و تاریخچهی علمی به نام اورینتالیسم یا شرقشناسی را بررسی کرده است و با نگاهی بیطرفانه و غیر متاثر از ایدوئولوژیهای سیاسی به شرقشناسی میپردازد. این اثر اولین بار در سال ۲۰۰۸ منتشر شد.
رابرت گراهام اروین در۲۳ آگوست ۱۹۴۶ متولد شد. او مورخ، رمان نویس و نویسندهی انگلیسی ادبیات عرب است. در دانشگاه آکسفورد تاریخ معاصر خواند و تحصیلات تکمیلیاش را در دانشگاه مطالعات مشرقزمین و افریقا (SOAS) تحت نظارت برنارد لوئیس گذراند. در دورانی که تحصیل میکرد مسلمان شد و مدتی را هم در یکی از خانقاههای درویشی در الجزایر سپری کرد.
رابرت اروین در سال ۱۹۷۲ استاد تاریخ قرون وسطی در دانشگاه سنت اندروز شد اما پنجسال بعد، در سال ۱۹۷۷ زندگی آکادمیک را رها کرد تا داستاننوسی را ادامه بدهد، البته او همچنان بهطور پارهوقت در دانشگاههای آکسفورد و کمبریج تدریس میکند. علاوه بر این به عنوان همکار تحقیقاتی در SOAS، و سردبیر بخش خاورمیانه در مجله ادبیات تایمز نیز فعالیت میکند.
این کتاب در 468 صفحه به چاپ رسیده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
واژهی «رنسانس» احتمالا تداعیکنندهی اختراعات جدید، کشف سرزمینهای ناشناخته، آزاداندیشی، نقض قواعد هنری پیشین، تازگی، بهار فرهنگی و از این قبیل است. اما رنسانس اروپایی قرنهای پانزدهم و شانزدهم را بیش از هر چیز بررسی دقیق متون و دستنویسهای کهن الهام بخشید و پیش برد، زیرا رنسانس یا «باززایی» اساسا کشف دوبارهی ادبیات عصر باستان و فرهنگ انسانگرای آن بود.
در فضای رنسانس، انسانگرایی به معنی بازگشت به منابع کلاسیک و به کار بستن فنون نقد و تصحیح متون دربارهی این منابع و نیز الگوبرداری از رفتار مردمان عصر کلاسیک بود. در همان حال که محققان انسانگرا میکوشیدند نوشتههای اصیل نویسندگانی چون توکودیدس، هرودوت، سیسرون و یوونال را بازیابند و از سبک آنها پیروی کنند، علاقه به زبان عربی هم کمکم رو به کاستی نهاد.
اکنون عربها اغلب تقبیح میشدند که چرا معنا و سبک متون کلاسیک را در ترجمههای خود تحریف کردهاند. در حقیقت، مشکل دوچندان شده بود، زیرا خود ترجمههای عربی به شیوهی بدی به لاتین ترجمه شده بودند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.