توضیحات
- تعمیرکار
- برنارد مالامود
- ترجمه: شیما الهی
- نشر چشمه
تعمیرکار روایتگر داستان جوانی یهودی است، که تعالیم مذهبی را فراگرفته و برای کار به شهری بزرگ میرود. او که شخصی پاکدست و بیسروزبان است، طی حادثهای متهم به ارتکاب جرمی بزرگ میشود. اتهامی که او را روانهی زندان میکند و این تازه شروع ماجرای تازهای است.
مالامود تحولات درونی قهرمان ستمدیدهاش را با انواع رخدادهای اجتماعی زمانه گره زده است تا شمایلی از یک یهودی سرگردان بسازد که هیچکس علاقهای به او ندارد و گویا همهی کائنات او را فراموش کردهاند.
مالامود در خلال روایت خود به موضوعاتی چون ایمان، تنهایی و تلاش برای اثبات خود نیز میپردازد. مکان داستان نیز اروپای ایتدای قرن بیستم و روسیه است. در پس زمینهی این داستان، صدای آرام انقلاب روسیه را که در حال شکلگیری است، میتوان شنید.
برنارد مالامود برای نگارش این کتاب در سال 1967 موفق به دریافت دو جایزهی پولیتزر و کتاب ملی آمریکا شد.
این کتاب در 317 صفحه به چاپ رسیده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
وقتی در جایی غریبهاید به کجا میروید؟ ابتدا در محلهی یهودیها پنهان شد، هرازگاهی دزدکی بیرون میآمد تا ببیند دنیا دست کیست، تا بگردد و زمین را زیر پایش حس کند. کییف، اورشلیم روسیه، هنوز هم او را به شگفتی وامیداشت و بیقرار میکرد. پس از اعزام به ارتش، چند روز داغ تابستانی را آنجا گذرانده بود و حالا دوباره با نیمی از وجودش به تماشای آن نشسته بود _ نیم دیگر نگران اضطرابهایش بود. از خیابانی به خیابان دیگر پرسه میزد و رنگها به چشمش روشن و زیبا بودند.
یک غبار طلایی آسمان عصرگاهی را پوشانده بود. خیابانهای شلوغ پر بود از مردم؛ رعایای اوکراینی با لباس محلی، کولیها، سربازان، کشیشها. شبها حبابهای سفید چراغگاز در خیابانها میدرخشید و مه غلیظ روی رودخانه را میپوشاند. کییف بر روی سه تپه بنا شده بود، و یاکوف اولین تصویر لرزانش از شهر را بر فراز پل نیکولای به یاد آورد_ خانههایی سفید با سقفهای سبز در اینجا و آنجا، کلیساها و صومعهها با گنبدهای طلایی و نقرهای سر برآورده از میان برگهای سبز درختان. چشمانش هنوز زیبایی را میدید و درک میکرد، گرچه آنهمه زیبایی فایدهای برای زندگی او نداشت. اما به قول معروف آدم باید فرقی با حیوان داشته باشد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.