توضیحات
- اگنس
- پتر اشتام
- ترجمه: محمود حسینیزاد
- نشر افق
اگنس داستان نویسندهای سوئیسی است که در کتابخانهی ملی شیکاگو، با یک دانشجوی فیزیک به نام اگنس آشنا میشود. اگنس از نویسنده میخواهد که رمانی دربارهی زندگیاش بنویسد. زن مانند مدلی مینشیند و مرد مینویسد. ابتدا از سر تفریح و بعد انگار که سرنوشت بخواهد، تخیل مرد آغاز میشود تا واقعیت را دگرگون کند.
نویسنده که راوی داستان نیز هست، با فلشبکهایی چگونگی این آشنایی و رابطهی خود با اگنس را بازگو میکند. او به دنبال پایانی مناسب است؛ پایانی که داستانش را خواندنی کند و در آخر خواننده با دو پایان مواجه میشود. پایان خوش و پایان واقعی! در پایان خوش، اگنس در کنار راوی به زندگی مشترکشان ادامه میدهد و پایان دو که در ده صفحه آخر اجرا میشود خواننده را غافلگیر میکند.
پتر اشتام برای نگارش این کتاب در سال 1999 موفق به دریافت جایزه راریسر شد.
این کتاب در 160 صفحه به چاپ رسیده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
طی هفتههای بعد سراغ واگنهای لوکس راهآهن نرفتم. داستان اگنس را مینوشتم، همه چیز را آنطور که بود مینوشتم و وقتی همدیگر را میدیدیم، فصلهای جدیدی را که نوشته بودم، برایش میخواندم. تعجب میکردم که اگنس و من چیزهای مختلف را چهقدر متفاوت تجربه کرده بودیم و به خاطر داشتیم. خیلی پیش میآمد که نمیتوانستیم بر سر اینکه موردی دقیقا چهطور بوده به توافق برسیم، و حتی وقتی موفق میشدم تا روایت خودم را بقبولانم، باز مطمئن نبودم که آیا حق با اگنس بود یا نه.
مثلا اصلا نتوانستیم به توافق برسیم که برای اولینبار در کدام رستوران با هم غذا خوردیم. اگنس میگفت در رستوران هندی بود، من میگفتم در همین رستوران چینی روبهرویی. من حتی میگفتم یادم هم هست که چی خوردهام. ولی بالاخره اگنس یادش آمد که آن ملاقات را در تقویمش یادداشت کرده و آن ثابت کرد که حق با من نبوده است.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.