اتاق تاریک

29 هزار تومان

2 در انبار

شناسه محصول: otaghe tarik دسته: , , برچسب: ,

توضیحات

  • اتاق تاریک
  • تنسی ویلیامز
  • مجموعه داستان
  • ترجمه‌‌: ملیحه بهارلو
  • نشر چشمه

کتاب اتاق تاریک نوشته‌ی تنسی ویلیامز، مجموعه‌ای از چند داستان کوتاه است که همه به نوعی بیانگر سرگذشت واقعی خود نویسنده هستند.

تنسی ویلیامز (1911-1983) یکی از بزرگ‌ترین نمایش‌نامه‌نویسانِ قرن بیستم است؛ بعید است کسی نامِ برخی آثارش از جمله باغ‌وحش شیشه‌ای، تراموایی به نام هوس یا گربه روی شیروانی داغ به گوشش نخورده باشد. از بسیاری‌شان اقتباس‌های سینمایی مشهوری نیز ساخته شده است. ویلیامز، علاوه بر تبحری که در نمایش‌نامه‌نویسی داشت، داستان‌های کوتاه بسیار درخشانی نیز نوشت که اکنون، برای اولین‌بار، ده نمونه از آن‌ها در این کتاب به مخاطبِ فارسی‌زبان ارائه می‌شود.

در این کتاب هر اتفاقی که برای تنسی ویلیامز رخ داده، واقعی یا خیالی به رشته‌ی تحریر در آمده است. او در داستان‌های خود در کنار خیال‌پردازی‌هایش، زندگی را درست به همان صورت که تجربه یا خیال کرده، به تصویر می‌کشد.

این کتاب شامل ده داستان کوتاه است که مانند آثار نمایشی تنسی ویلیامز، آینه‌ی زمان‌های گمشده، آدم‌های توسری‌خورده، خانواده‌های در حال اضمحلال و جنون هستند. تنسی ویلیامز که خود زندگی سخت، کودکی پر از بیماری و روانی افسرده داشت، استاد ساختن قطب‌هایی بود که طی آن‌ها فقدانی عمیق وجود انسان را  در بر می‌گیرد.

او جهانی کوچک را به تصویر می‌کشد که در آن فاصله‌ی ذهنی میان آدم‌ها و تلاش‌های‌شان برای نجات خود، شگفت‌انگیز است.

این کتاب در 136 صفحه به چاپ رسیده است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

با این‌که دوشیزه رزمری مک‌کول به بیست‌سالگی نزدیک می‌شد، هنوز اولین قاعدگیش را تجربه نکرده بود. بی‌تردید این موضوع باید مادر بیوه‌اش را وامی‌داشت که شک کند چه زمانی برای معرفی تنها دخترش به جامعه‌ی ویکسبرگ مناسب است. چون معرفی دختری به جامعه به منزله‌ی آن بود که به همه اعلام کنند او شرایط پیوند زناشویی و به دنیا آوردن بچه را دارد.

در چنین شرایطی شاید فکر کنید خانم مک‌کول تا اندازه‌ای فریب‌کار یا متوهم بود، اما چنین بدگمانی‌ای به این بیوه، مثل بسیاری از بدگمانی‌ها به بانوان نجیب جنوبی، منصفانه نیست. دلیلیش هم این است که مادر رزمری به شدت درگیر فعالیت‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی و مدنیش در سرتاسر دلتای جنوبی بود؛ فعالیت‌هایی که در نظرش به اندازه‌ی خود جهان و زندگی انسان در جهان اهمیت داشت. واقعا فکر می‌کرد از نظر اجتماعی کاملا بجاست که دخترش وارد جامعه‌ی بزرگسالان بشود و بنابراین، چه چیزی باید او را از این کار بازمی‌داشت.

البته خانم سالی مک‌کول مادر خیلی فداکار و وظیفه‌شناسی به شمار نمی‌آمد. در واقع، هربار که چشمش برای لحظه‌ای به دخترش می‌افتاد، مجبور بود نگاه پریشان و ناامیدش را سرکوب کند، تازه اگر توانسته بود پیش از آن، ناراحتی شخصیش را پنهان کند.

 

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “اتاق تاریک”

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “اتاق تاریک”