آناتومی افسردگی

45 هزار تومان

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

  • آناتومی افسردگی
  • محمد طلوعی
  • نشر افق

کتاب آناتومی افسردگی  شامل 3 داستان موازی و مستقل است که به نوعی با هم مرتبط هستند.

« قطار سرگردان»، « درهای دریافت» و « آخرین پل» عنوان سه بخش اصلی این رمان است که هر کدام از آن‌ها به بخش‌های دیگری نیز تقسیم می‌شوند.

پری آتش‌بر‌آب، اسفندیار خاموشی و مهران جولایی سه شخصیت اصلی این رمان هستند که قرار است داستان‌هایشان با هم تلاقی کند.

پری زنی زیبا، فعال و موفق است که دستاوردهایش او را خوشنود و راضی نمی‌کند و از یک جایی به بعد تصمیم می‌گیرد راه و رسم افسردگی را بیاموزد.

اسفندیار، پیرمردی است که به تازگی به ایران برگشته و نقشه‌هایی در سر دارد و مهران جولایی، جوانی شهرستانی و خجالتی است که تلاش می‌کند مثل آدم‌های خوشبخت، ثروتمند و ماجراجو زندگی کند.

آناتومی افسردگی روایتگر داستان زندگی سه شخصیت است که هرکدام به نوعی درگیر افسردگی هستند و در تعامل با یکدیگر تلاش‌ می‌کنند که مشکلات خود را با دنیای امروزی حل کنند.

این کتاب در 288 صفحه به چاپ رسیده است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

اسفندیار مثل کسی که ناگهان معنای جهان را درک کرده باشد گفت: « تو بهش معتقدی؟»

مهران محکم‌تر زیر بغل اسفندیار را گرفت و سعی کرد کیف را در فاصله‌ی کمی از تنش نگه دارد. کیف سبک شده بود، به اندازه‌ی پنج دسته اسکناس هزاردلاری سبک شده یود اما مهران این سبکی را در دست‌هاش نمی‌فهمید انگار کیف جوری طراحی شده بود که هرچیزی را سبک و سنگین می‌کرد و یک وزن ثابت را نشان می‌داد. تنه‌ای خورد و گفت: « به چی معتقدم؟»

اسفندیار چشم‌هاش را بست و گفت: « اینکه هیچی سگ‌جون‌تر از یه آدم نیست که می‌خواد تهش برنده باشه.»

 

تا به حال به دیدن یک شعبده بازی رفته اید؟ یک شعبده باز با شنل و کت و شلوار مشکی و کلاهی بلند که همه مان از وقت ورودش روی سِن چشم مان را به دستهایش می دوزیم تا وقتی همه خام ش شدند ، بایستیم و بگوییم” من دیدم که کبوتر را از توی آستین ش بیرون انداخت” . محمد طلوعی همان شعبده باز است . البته نه همانِ همان . طلوعی یکی از ماست که وقتی دیده آبروی شعبده باز دعوت شده به مراسم را برده ایم از کنارمان رد شده ، بالای سن رفته و شعبده باز را کنار زده . و وقتی ما حواسمان به آستینش بوده ، از توی جیب مان مار در آورده . و وقتی شوکه بوده ایم کاپرفیلد شده و از دیوار عبور کرده و تنها یمان گذاشته است.

محمد طلوعی یک قصه گوی جذاب و پیش از آن یک بلوف زن ماهر است . یک کوتاه نویس با دستی پُر ،که میتواند محمد طلوعی دعوت شده به یک مراسم باشد و باندازه یک شب یلدا قصه بگوید یا آنکه اصلا شهرزاد باشد و باندازه هزار و یکشب قصه بگوید و آنقدر جذاب بگوید که کسی بیخیال نابودی اش باشد. یک راوی چیره دست که در دربار ، کسی به وظیفه ی قصه گویی اش شک نمی کند .

وقتی داستان های طلوعی را می خوانیم همیشه دو سوال همراهی مان می کند . اولین اینکه : آیا داستانی که مشغول خواندنش هستیم می تواند در واقعیت اتفاق بیافتد؟ چنین چیزهایی ، چنین آدم هایی و چنین رویدادهایی ممکن هستند اصلا ؟ پیرمردی نود ساله با قدرت مسلح کردن یک مسلسل ، مترویی که وسط تونل متوقف میشود و پادوی زن اسکیت سوار خانه ای با پای در گچ  ، آیا در واقعیت ممکن هستند ؟ و پرسش دوم اینکه  آیا نویسنده داستانی را از ذهن خلاق اش بازگو میکند یا با توصیف های خوب و تسلط کامل در طول داستان ، دارد زندگی اش را بازنویسی میکند ؟ و زرنگی نوشته اینجاست که هر دوی این سوال ها در نبود نویسنده پاسخگوی  هم خواهند بود . یعنی طلوعی آنقدر همه چیز را تمیز و مرتب و مسلط روایت میکند که شما دائم در پروسه شک و اثبات در رفت و آمد خواهید بود . اینکه آیا این میتواند رخ بدهد همان شعبده ای است که در تمام طول زمان بارها و بارها اتفاق میافتد . شعبده هایی عجیب و غریب و اغراق شده . انگار کسی با تفنگ معروف چخوف تصمیم گرفته باشد به جای شکار کبوتر، به شکار کرگدن برود. واینکه آیا دارد قسمتی از خودش را بازگو میکند بخاطر تسلط بر تصاویر و رویداد ها و اشیاء ی است که استفاده میشوند .

آناتومی افسردگی از آنجا که پر از تصاویر ، اشیاء و آدم  هاست یک رمان پر کاراکتر محسوب میشود. تصویر ، شی و انسان در ذات دارای دو وجهه هستند . یا خنثی و یا ماجراجو . در آناتومی هر چیزی ماجرایی دارد و یا اینکه بهتر است بگوییم ماجراجو است . ماجراهای اناتومی گاهی آنقدر اغراق شده  هستند که فکر میکنید با یک کتاب تخیلی روبرو هستید. اما این تخیل از جنس آلیس در سرزمین عجایب گونه نیست و خواننده بالافاصله به فرضیه اش شک میکند و به خودش می گوید همه اینها میتوانند اطراف مان اتفاق بیافتند. شمشیر دو لبه ای که میتواند همانقدر که جذابیت اثر را بالا ببرد ، گاهی آنقدر توی ذوق بزند که مخاطب را فراری بدهد. این وجهه ماجراجو یک خصیصه ی ناگوار دیگر نیز میتواند داشته باشد . فرّار بودن و عدم جامعیت . ذهن انسانی که قصه می خواند از ابتدا سعی در خطی کردن وقایع و مرتب کردن رویداد ها برای فاش شدن قصه دارد . طلوعی با ماجراجویی و شیطنت  سعی میکند نارسایی داستان را بالا ببرد و همین نارسایی ممکن است به ترک قصه منجر شود .

آناتومی افسردگی داستان ساده ی عبور از افسردگی و مرحله ی بعدها است . سه پاسخ رایج به این سوال که شما با افسردگی تان چه خواهید کرد ؟ مثل اسفندیار دست به خودکشی خواهید زد ؟ مثل مهران فرار میکنید ؟ یا مثل پری می ایستید و تن می دهید؟ شما به اقتضای پاسخی که برای این سوال ساده و رایج انتخاب خواهید کرد ، یکی از اپیزود های این رمان را بیشتر دوست خواهید داشت ، یکی را معمولی می پندارید و دیگری را فاجعه نام گذاری خواهید کرد . درست مثل انکه خواسته باشید از سه شکل مربع و دایره و مثلث یکی را انتخاب کنید . یک سوال روتین در روانشناسی. محمد طلوعی در هر اپیزود داستانی ساده را با تکنیک شعبده می آراید و ذهن ما را در لوکیشنی متفاوت قالب میگیرد . در مربع ، مثلث و دایره ای نامرئی.

«مجتبی هژبری»

 

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “آناتومی افسردگی”

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “آناتومی افسردگی”