پدر بودن

29 هزار تومان

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

  • پدر بودن
  • کارل اوه کنوسکور
  • ترجمه: زهره خلیلی
  • نشر هنوز

چگونه می‌توان پدر خوبی بود؟ در روایت صادقانه‌ی کارل اوه کنوسگور از زندگی خانوادگی، در کتاب پدر بودن انواع گرفتاری‌های پدرانه یافت می‌شود، از جشن تولد بچه‌ها گرفته تا تعطیلات خانوادگی ناموفق و کلاس‌های آزاردهنده‌ی موسیقی کودکان. نویسنده  در خلال روایت خود سعی دارد پاسخی مناسب برای این پرسش پیدا کند که اصلا چگونه می‌توان پدر خوبی بود؟

«پدر بودن» برشی هوشمندانه از داستان «مرد عاشق» است که درباره‌ی قصه‌ی زندگی او و نقل مکانش به سوئد، عاشق شدن و پدر شدن بوده.

کارل اوه کنوسگور نویسنده‌ای نروژی است و رمان شش‌جلدی و خلاقانه‌ی او با عنوان «نبرد من» زندگی خود او را جزءبه‌جزء به تصویر می‌کشد و در زمره‌ی پرفروش‌های جهان است. جلد اول آن، مرگ در خانواده، به مرگ پدرش می‌پردازد.

مجموعه کتاب‌های او در نروژ به دلیل صداقت بی‌چون‌و‌چرایش در توصیف اعضای خانواده سروصدای فراوانی به پا کرد.

این کتاب از مجموعه کتاب‌های ادبیات و زندگی نشر هنوز است.

این کتاب در 113 صفحه به چاپ رسیده است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

من با خریدها رفتم توی آشپزخانه، مواد فاسدشدنی را گذاشتم توی یخچال، گلدان ریحان را گذاشتم لب پنجره و آبش دادم، کتاب‌ها را از زیر کالسکه درآوردم و گذاشتم توی کتابخانه، و نشستم پای کامپیوتر و نامه‌هایم (ایمیل‌هایم) را چک کردم. از صبح آن‌ها را نخوانده بودم. یک نامه از کارل_ یوهان والگرن داشتم، بابت نامزدی‌ام برای جایزه تبریک گفته بود، نوشته بود ناراحت است که هنوز نتوانسته کتابم را بخواند، و این که اگر یک وقتی هوس آبجو کردم زنگی بهش بزنم. کارل_ یوهان از آن آدم‌هایی بود که واقعا دوستش داشتم، برای نظریات عجیب‌و‌غریبش ارزش قائل بودم_ که البته از نظر بعضی‌ها ناخوشایند، متکبرانه، یا احمقانه بود_ به خصوص بعد از دوسالی که در سوئد به سر می‌بردم. اما برایم غیرممکن بود که با او آبجو بخورم. اگر می‌رفتم فقط ساکت می‌نشستم یک گوشه، می‌دانستم که این کار را می‌کنم؛ قبلا هم دو بار این کار را کرده بودم. نامه‌ی بعدی از طرف مارتا نورهایم بود درباره‌ی مصاحبه‌ای در مورد بردن جایزه‌ی داستان‌نویسی کانال تلوزیونی NRK2 و یکی هم از طرف عمو گونار بود که برای کتاب تشکر کرده بود و گفته بود دارد همت می‌کند آن را بخواند، و برایم آرزوی موفقیت در مسابقات ادبی اسکاندیناوی را کرده بود و نامه را با این پی‌نوشت تمام کرده بود: « خجالت‌آور است که اینگوه و کاری دارند طلاق می‌گیرند.» من بدون جواب دادن به نامه‌ها ایمیلم را بستم.

 

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “پدر بودن”

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “پدر بودن”