پاییز فصل آخر سال است

98 هزار تومان

1 در انبار

توضیحات

نسیم مرعشی

نشر چشمه

این کتاب روایتگر داستان زندگی سه دختر در آستانه‌ی سی‌سالگی به نام‌های لیلا، روجا و شبانه است.

در واقع داستان کتاب یک برش کوتاه از ماجراها و دغدغه‌های این سه دختر را شامل می‌شود، دغدغه‌هایی مثل مهاجرت، هویت شغلی، اجتماعی و روابط عاطفی و خانوادگی.

کتاب شامل دو بخش با عنوان‌های پاییز و تابستان است که هر کدام از این دو بخش نیز دارای سه فصل می‌باشد که هر فصل از نگاه یکی از این سه شخصیت اصلی کتاب روایت می‌شود؛ روایت‌هایی که به نوعی بیانگر بلاتکلیفی‌ و تردیدهای یک نسل آرمان‌خواه است.

نسیم مرعشی برای نگارش این کتاب در سال 1394 موفق به دریافت جایزه‌ی ادبی جلال آل‌احمد شد.

این کتاب در 189 صفحه به چاپ رسیده است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

این‌همه آدم در دنیا دارند نباتی زندگی می‌کنند. بیدار می‌شوند و می‌خورند و می‌دوند و می‌خوابند. همین. مگر به کجای دنیا برخورده؟ بابا گفت جوری زندگی کن که بعد از تو آدم‌ها تو را یادشان بیاید. تئاتر نونهالان گیلان اول شده بودم. بابا ماشین آقاجان را گرفته بود و من را آورده بود خانه. لباس شیطان را از تنم درنیاورده بودم هنوز. شنل و شاخ و دمی که مامان درست کرده بود نمی‌گذاشت درست راه بروم. بابا برایم یک عروسک جایزه خریده بود. کله‌ی عروسک را کنده بودم. داشتم چشمش را از گردنش می‌آوردم بیرون. می‌خواستم بفهمم چرا وقتی می‌خوابانمش چشم‌هایش بسته می‌شود.

بابا عروسک را گرفت و گذاشت کنار. من را نشاند رو‌به‌روی خودش. گفت من کسی نشدم، اما تو و رامین باید بشوید. یادت می‌ماند؟ گفتم آره بابا، یادم می‌ماند. فردایش رفت و دیگر نیامد. چی از بابا به من رسید غیر از این حرف و چشم‌های سبزش؟ نیامد که ببیند حرفش زندگی من را خراب کرده. خودش کسی نشد، من چرا باید می‌شدم؟

 

 

 

 

 

 

 

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “پاییز فصل آخر سال است”

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “پاییز فصل آخر سال است”