دعا برای ربوده‌شدگان

64 هزار تومان

1 در انبار

شناسه محصول: roboudeshodegan دسته: , , برچسب: ,

توضیحات

  • دعا برای ربوده‌شدگان
  • جنیفر کلمنت
  • ترجمه: میچکا سرمدی
  • نشر چشمه

دعا برای ربوده‌شدگان روایتگر داستان لیدی‌دی گارسیا، دختری پر شور، باهوش و شوخ‌طبع است. او در دنیایی زندگی می‌کند که دختر بودن در آن خطرناک است. در روستایی در مکزیک که درگیری‌های باندهای مواد مخدر، زندگی مردمان را تحت شعاع قرار داده است. مردم هر روز در حاشیه‌ی روستا جنازه‌هایی پیدا می‌کنند که قربانی سرکرده‌های باندهای مواد مخدر شده‌اند.

در این جغرافیا، مادران سر دخترانشان را می‌تراشند، لباس پسرانه به آن‌ها می‌پوشانند و آن‌ها را زشت و کثیف نگاه می‌دارند تا از تعرض قاچاقچیان در امان باشند. لیدی و دوستانش «ماریا»، «پائولا» و «استفانی» در پی همین مشکلات و ناهنجاری‌های محل سکونت‌شان، تلاش می‌کنند تا خود را به مرزهای آمریکا برسانند و نجات بیابند.

این داستان کمدی سیاهی است و تصویری از سرزمینی است که تنها زنان در آن زندگی می‌کنند و گاهی مردان خلافکار و قاچاقچی برای بردن برده‌ای جدید به آنجا سر می‌زنند. تصویری زنده و تاثیرگذار از زنان روستاهای مکزیک که دختران خود را حتی به خاک می‌سپارند تا دزدان به آن‌ها دسترسی نداشته باشند.

این کتاب که به نوعی نماینده‌ی کشورهای لاتین و آمریکای جنوب است، از سوی روزنامه‌ی ایرلندی آیریش تایمز، به عنوان بهترین کتاب سال انتخاب شد. این رمان از طرف روزنامه نیویورک تایمز نیز به عنوان اثر برجسته انتخاب شد و وال‌استریت ژورنال نیز آن را رمانی زیبا و تاثیرگذار معرفی کرد.

کلمنت با انتشار این رمان به شهرت رسید و موفق به دریافت دکترای افتخاری انجمن استعدادهای ملی شد. او همچنین دو جایزه‌ی انسان‌دوستی سارا کاری و پن‌فاکنر را نیز از آن خود کرد.

این کتاب در 209 صفحه به چاپ رسیده است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

در آن تکه‌زمین همیشه زنی در انتظار شنیدن صدای همسر یا پسرش نشسته بود. بعضی روزها، هفته‌ها، ماه‌ها و سال‌ها آن‌جا می‌نشستند و تلفن‌شان زنگ نمی‌خورد. یک‌بار که مادرم قبل از این‌که پدر ما را برای همیشه ترک کند با او حرف می‌زد، شنیدم می‌گفت « الانه که این گوشی رو قورت بدم، بدجوری لازمت دارم.»

وجود یک مرد برای‌مان عجیب بود، حضور خوزه رزا همه را کمی خجالتی می‌کرد. با شیفتگی صدایش را می‌شنیدیم که با پلیس، وکلا و قاضی‌ها حرف می‌زد تا کسی را برای تحقیق درباره‌ی ناپدید شدن روت بفرستند.

یک روز بعدازظهر سوفیا مادربزرگ استفانی دستش را روی شانه‌ی او گذاشت و دل‌داری‌اش داد.

« یه زن گم‌شده مثل یه برگ دیگه‌ی درخت می‌مونه که با بارون می‌ره توی جوی آب.»

مادرم می‌گفت « هیچ‌کس نگران روت نیست، اون رو مثل یک ماشین دزدین.»

 

 

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “دعا برای ربوده‌شدگان”

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “دعا برای ربوده‌شدگان”