توضیحات
دستکش سفید و هفت داستان دیگر
استیون میلهاوزر
ترجمه: جواد همایونپور
شر ثالث
این کتاب شامل 8 داستان کوتاه است. « چاقو انداز»، « سیلی»، « نزدیک و نزدیکتر»، « دستکش سفید»، « دیدار»، « ناپدید شدن الین کولمن»، « مورد بعد» و « حملهی فضایی» عناوین داستانهای این مجموعه هستند.
میلهاوزر در به تصویر کشیدن این داستانها از زبانی ساده و صمیمی بهره برده است و به توصیف دقیق صحنهها و جزئیات ماجراها پرداخته است. به گونهای که مخاطب با خواندن این ماجراها خود را در میانهی داستان احساس میکند.
این داستانها در واقع گزیدههایی از کتاب (ما دیگران: داستانهای تازه و منتخب) میلهاوزر است که برای نگارش آن در سال 2011 موفق به دریافت جایزهی استوری شده است.
میلهاوزر همچنین در سال 1997 برای رمان « مارتین درسلر: داستان یک رویاپرداز آمریکایی» موفق به دریافت جایزهی پولیتزر شده است.
این کتاب در 198 صفحه به چاپ رسیده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
راس ساعت هشت هنش پا به صحنه گذاشت: مردی جدی و آراسته، با کت و شلوار سیاه. از آمدنش جا خوردیم. بیشتر ما از ساعت هفتونیم آنجا نشسته بودیم، ولی بقیه هنوز وارد میشدند، در راهروها حرکت میکردند و برای اینکه از ردیفها رد شوند، افراد نشسته زانوها را به یک سو مایل میکردند و صندلیها غژغژ میکردند. در واقع ما به تاخیر عادت داشتیم، طوری که اجرای ساعت هشت برای ما به معنی 8:10 و حتا 8:15 بود. وقتی هنش روی صحنه قدم میزد، مردی مومشکی میدیدیم که بالای سرش تاس بود و دست به کار شده بود و به نظر نمیرسید اهل پرچانگی باشد، نمیدانستیم به خاطر بیتفاوتی محض به سر و صدایمان او را محترم بشماریم یا از اینکه تاخیر ناچیز تماشاگران را تاب نیاورده است دلخور شویم. او با قدمهای سریع صحنه را طی کرد و به سراغ میزی رفت که به کمرش میرسید و رویش صندوقی از چوب ماهون بود. دستکش به دست نداشت. در سمت مقابلش و انتهای صحنه یک دیوار چوبی سیاه بود که نیمی از دیوار صحنه را میپوشاند. هش صندوق را باز کرد و برق چاقوهایش را نشانمان داد. آن وقت زنی در لباس سفید، بلند و گشاد آمد و جلوی دیوار چوبی سیاه ایستاد. موهای طلایی کمرنگش را پشت سر جمع کرده بود و ظرفی نقرهای در دست داشت.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.